1 - تغییرات مغزی : هر نوع تغییری که در ساختار یا کارکرد مغز ایجاد می شود ، می تواند باعث بیماری شود . عفونت ، ضربه ، نرسیدن خون ، تومور مغزی ، مصرف حشیش و الکل ، کمبود مواد غذایی ، صرع درمان نشده و بیماری های پیشرونده مغزی در ضایعات ساختمانی مغز نقش اساسی دارند .
2 - عوامل ارثی : استعداد ابتلا به بیماری روانی از والدین به کودکان
منتقل می شود ، اما بروز و ظهور ابتلا و بیماری با عوامل زیادی ارتباط دارد که ممکن است فرد مستعد مبتلا به بیماری بشود یا نشود . به بیان دیگر استعداد زمینه ابتلا به بیماری منتقل می شود نه بیماری
3 - تجارب دوران کودکی : برای رشد سالم یک فرد، محبت و عشق متعادل ، اهنمایی مناسب ، تشویق و نظم و انضباط از ضروریات دوران کودکی است.اگر کودک در برابر تجارب ناخوشایند بسیار قرار گیرد ، امکان ابتلا به بیماری روانی در آینده اش زیاد است .
4 - فضای خانوادگی : نزاع خانوادگی، سوتفاهم مستمر بین اغضای خانواده، عدم وجود صمیمیت و صداقت ، باعث ایجاد اثرات نامساعد بر افراد و به خصوص کودک می شود .
5 - عوامل اجتماعی : فقر ، بیکاری ، بی عدالتی ، نا امنی، نبود ارزش های انسانی ، اعتقادی مذهبی
6 - عوامل شناختی : امروزه روان شناسان نقش عمده ای را برای این عوامل در ایجاد بیماری های روانی قائل هستند . آنان معتقدند ، وقتی در فکر ، باور و شناخت های افراد ، انحراف و خطای پایدار و مداومی ایجاد شود ، او به تدریج دچار بیماری روانی می شود. علایم لف ) اختلال در خواب : دیر به خواب رفتن ، بی خوابی ، کابوس های شبانه ، حرف زدن و یا راه رفتن در خواب
ب ) اشتها و مصرف غذا : کم اشتهایی ، بی اشتهایی ، کاهش وزن ، پرخوری بیمار گونه
ج ) میل فعالیت جنسی : کاهش میل جنسی ، ناتوانی جنسی ، انزال زودرس ، افزایش میل جنسی ، خودارضایی و انحرافات جنسی
2 - اختلال در کارکردهای روانی :
الف) رفتار: رفتارهای فرد باعث ناراحتی افراد خانواده و دیگران شده و یا آنها را در شرایط سختی قرار می دهد .
ب ) تکلم و تفکر : پرحرفی ، کم حرفی ، بی ربطی کلام و طرح صحبت های و اعتقادات نادرستی که مورد تایید دیگران نیست.
ج ) هیجانات (عواطف) : بیمار ممکن است در رابطه با شرایط خاص به شکل غیر طبیعی یا افراطی هیجانی شود ، بی موردی یا افراطی بخندد ، گریه کند یا عصبانی شود . غمگینی ، افسردگی ، سرخوشی ، ترس و اضطراب بدون دلیل و طولانی نیز دیده می شود .
د ) ادراک :بیمار ممکن است در فهم تحریکاتی که از حواس پنجگانه اش دریافت می شود ، دچار اختلال می شود و آنها را نادرست یا با سوءتعبیر دریافت کند . او می تواند چیزهایی را ببیند که وجود ندارد و یا صداهایی را بشنود که از جایی نمی آیند (توهم) .
ه ) حافظه : بیمار ممکن است ،حافظه اش را از دست داده و وقایع مهم را فراموش کند . لازم به یادآوری است که شکایتی که مردم عادی و دانش آموزان به طور مکرر از فراموشی دارند ، معمولا اختلال حافظه نیست ، بلکه اشکال در تمرکز است که ناشی از فشارها و نگرنی های روزمره یا اضطراب و افسردگی است .
و ) هوش و قضاوت : در بعضی از بیماری های روانی ، هوش و توان تصمیم گیری دچار اختلال می شود و مهارت های استدلالی فرد کاهش می یابد و در کارهای روزمره دچار اشتباهات زیاد می شود .
ز ) سطح هوشیاری : در بعضی از اختلالات روانی که بیشتر ناشی از ضایعات عضوی مغز است ، سطح هوشیاری بیمار کاهش می یابد . فرد در شناخت اطرافیان دچار اشکال شده و از نظر تشخیص افراد ، زمان و مکان اختلال پیدا می کند .
3 - اختلال در فعالیت و سایر کارکردها :
الف ) فعالیت های فردی : بیمار به نیازهای بدنی و بهداشت فردی خود توجهی نمی کند . گاهی دیده می شود که در حالت شدید بیمار پابرهنه راه می رود و یا بی جا لخت می شود .
ب ) فعالیت های اجتماعی : بیمار با خانواده، دوستان، هم کلاسی های و سایر اطرافیان رفتاری نادرست یا غریب پیدا می کند ، به دیگران توهین ، فحاشی ، اذیت و آزار و حمله می کند .
ج ) فعالیت های تحصیلی : اشکال در مطالعه، مشکل توجه و تمرکز،اشکال در یادگیری و یادآوری و امتحان ، افت تحصیلی ، ناتوانی در فعالیت های گروهی کلامی و ناسازگاری با همسالان و مربیان . علت تاخیر مراجعه به پزشک
1 - در بسیاری از بیماری های روانی ، افراد نسبت به بیماری های خود آگاهی چندانی ندارند .
2 - عواقب عدم درمان بیماری های روانی ، برای بسیاری از مردم نامشخص است . بیشتر اختلافات خانوادگی ، ازدواج های ناموفق ، طلاق و مشکلات شغلی می توانند ، به دلیل ابتلا به بیماری روانی باشند .
3 - شناخت و باورهای اجتماعی هنوز در مورد بیماری های روانی اندک است و مردم نیاز به آگاهی بیشتری در این مورد دارند .
4 - از قدیم برچسب نامناسبی برای مبتلایان به بیماری های روانی ( به عنوان مجنون یا دیوانه ) به کار می رفت . متاسفانه هنوز این واژه ها از ازهان خیلی از افراد خارج نشده است .
5 - بعضی از مردم تصور می کنند که اگر کسی جهت درمان روانی مراجعه کند ، حتما به وی دارو داده می شود و در صورت مصرف دارو برای همیشه به آن عادت می کند .
روانشناسی - ازدواج و خانواده - علل تاخیر مراجعه جهت درمان بیماری های اعصاب و روان کدامند ؟
_ اختلال بدشکلی جسمی ، اشتغال ذهنی با نقص تخیلی یا تحریف مبالقه آمیز یک عیب خفیف و جزئی در ظاهر جسمانی است . برای اینکه این اختلال روانی محسوب شود ، باید اشتغال ذهنی سبب ناراحتی عمده بیمار شود و یا با اختلال در زندگی شخصی ، اجتماعی یا شغلی وی همراه باشد . شایع ترین نگرانی به عیب های صورت (مثل بینی) مربوط می شود . بیماران در سیر اختلال خود به طور متوسط در مورد چهار ناحیه بدن نگرانی هایی دارند . در جریان ابتلا بیمار به اختلال مزبور ممکن است قسمت های موردنظر تغییر یابند .
علائم شایع در این بیماران عبارتند از :
باور یا هذیان واضح ( معمولا در مورد توجه دیگران به عیب ادعایی بدن ) اجتناب از آینه و سطوح شفاف و یا برعکس نگاه کردن بیش از حد در آینه و کوشش برای پنهان کردن نقص فرضی ( با آرایش یا لباس ) تقریبا همه بیماران از رویارویی اجتماعی و شغلی دوری می جویند .
درمان جراحی ، درماتولوژیک ، دندانپزشکی تقریبا ناموفق است . روان درمانی ، درمان دارویی ، آنالیتیک و شناختی و رفتاری موثر است .
روانشناسی - اختلالات روانی - اختلال بدشکلی جسمی ( Body Dysmorphic Disorder ) چیست ؟
_ اشتغال ذهنی بیمار با ترس از بیمار شدن یا اعتقاداو مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی را خود بیمارانگاری می گویند . این ترس یا اعتقاد هنگامی ایجاد می شود که بیمار علائم یا کارکردهای بدنی را اشتباه تفسیر کند . این باور اشتباه باید حداقل 6 ماه علی رغم فقدان یافته های پاتولوژیک در معاینات طبی و عصبی دوام داشته باشد و نشانه ها باید به شدتی باشد که سبب ناراحتی هیجانی بیمار شود و یا توانایی بیمار را در کارکردهای حوزه های مهم زندگیش مختل کند .
سیر خود بیمار انگاری معمولا به صورت دوره ای است ، دوره های بیماری از ماه ها تا سال ها طول می کشند و در فواصل آنها دوره های آرامش با طول مدت مشابه دیده می شود . حدود 2/1 تا 3/1 بیماران در نهایت بهبودی قابل ملاحظه ای می یابند .
مناسب ترین فرد برای درمان ، پزشک عمومی بیمار است که بهتر است تنها پزشک بیمار نیز باشد . در حد امکان از انجام تست های تشخیصی ، ارزیابی های آزمایشگاهی و اعمال جراحی خودداری شود . گروه درمانی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، هیپنوتیزم و دارو درمانی از روش های دیگر درمان این بیماری است .
روانشناسی - اختلالات روانی - خود بیمارانگاری یعنی چه ؟
_ وجه مشخصه اختلال جسمانی کردن علایم جسمی متعددی است که با معاینات جسمانی و بررسی های آزمایشگاهی کافی قابل توجیه نیست .
در سیر این اختلال ، بیمار باید حداقل از
چهار نشانه دردناک ( مانند درد شکم ، سر ، پشت ، مفاصل ، اندام های انتهایی ، سینه ، راست روده ، در خلال قاعدگی ، رابطه جنسی و یا ضمن ادرار کردن )
دو نشانه گوارشی ( مانند تهوع ، نفخ )
یک نشانه جنسی ( مانند بی میلی جنسی ، اختلال در نعوظ ، بی نظمی قاعدگی )
و یک نشانه عصبی ( فلج یا ضعف موضعی ، توهمات ، خفکی صدا )
شاکی باشد که البته هیچ یک از آنها با معاینات جسمی و بررسی های آزمایشگاهی قابل توجیه نبوده باشند .
هم چنین قابل ذکر است که علائم به طور عمد ایجاد نشده و بیمار ادای علائم را در نمی آورد ( برخلاف تمارض ) . مهمترین اصل در درمان این بیماران،ارتباط درمانی مناسب بین بیمار و پزشک است . پزشک باید شکایات بیمار را به عنوان ابراز عواطفش نه به عنوان علائم جسمانی و مسیر کلام بیمار در نظر بگیرد . از علائم جسمانی به مشکلات شخصی و اجتماعی و روابط با دیگران هدایت شود .
در صورت همراه بودن بیماری های اضطراب و افسردگی ، درمان مناسب ( دارو درمانی و روان درمانی ) استفاده می شود .
روانشناسی - اختلالات روانی - اختلال جسمانی کردن ( Domatization disorder ) چیست ؟
_ در حال حاضر عمدا تنها راه تشخیص این بیماری، نشانه های بالینی آن است . یعنی علایمی که به وسیله خود بیمار ابراز می شود و یا اطرافیان و پزشک آنها را می بینند یا می شنوند . نشانه های بالینی این بیماری عبارت است از : هذیان ها - باورهای نادرستی هستند که نشانه ای از سوءتعبیر ادراک ها و تجربیات است و با واقعیت وفق ندارد و با زمینه هوشی ، فرهنگی و اجتماعی فرد هماهنگ نیست ، اما وی هیچ دلیلی را بر رد آنها نمی پذیرد .
به طور مثال ممکن است معتقد باشد که دستگاهی در سر او گذاشته اند که افکار او را کنترل می کند و بر آنها فرمان می راند . توهمات - به معنی ادراک حسی بدون وجود محرک در عالم بیرون است . یعنی فرد بدون اینکه کسی حرف زده باشد ، صدای او را در گوش خود می شنود .
تفکر بی سازمان - فرد ممکن است از مسیر تفکر خود بلغزد و در موضوعی دیگر که به آن ارتباط ندارد ، سیر کند . رفتار به شدت آشفته و بی سازمان - ممکن است فرد به روشی غیر عادی لباس بپوشد . نشانه های منفی اسکیزوفرنیا - به مفهوم کاهش در کارکردهای طبیعی روانی یا فقدان کامل آنهاست .
به طور مثال از دست دادن انگیزه و میل به پیشرفت و مسطح شدن خلق و عاطفه به گونه ای که رویدادهایی که به طور معمول همراه با بار عاطفی هستند ، در این بیمار هیچ واکنشی را برنمی انگیزد .
نشانه های پنجگانه فوق باید حداقل 6 ماه تداوم داشته باشد تا تشخیص اسکیزوفرنیا مطرح گردد .
روانشناسی - اختلالات روانی - بیماری اسکیزوفرنیا چیست ؟ چگونه می توان آن را شناخت ؟
_ بیشتر محققان و روان پزشکان معتقدند که این بیماری نماینده اختلالی در مغز است که ساختار و یا فیزیولوژی آن را شامل می شود . عوامل روان شناختی و اجتماعی به صورت عوامل آشکارساز نقش دارند . یعنی عوامل روانی – اجتماعی و رویدادهای ناخوشایند زندگی می توانند این بیماری را که به صورت نهفته است ، آشکار کنند .
ژن ها به یقین نقشی را در پیدایش این بیماری بر عهده دارند . عوامل محیطی و بیماری های ویروسی و صدمات وارده به جمجمه در شهرها و استرس بالای زندگی شهری هم نقشی در افزایش میزان اسکیزوفرنیا داشته است .
برپایه فرضیات روان شناختی ، بیمار می کوشد تعارض های روانی ، ناتوانی ها و ناکامی های خود را به وسیله انکار واقعیت خشن و دردناک و زندگی و زندگی در یک دنیای تخیلی حل کند . می توان گفت که بیشتر بیماران اسکیزوفرنیک در آن واحد در دو جهان زندگی می کنند یکی دنیای غیرواقعی و دیگری جهان واقعی .
روانشناسی - اختلالات روانی - اسکیزوفرنیا چگونه پدید می آید ؟